بخش اول | تشکیل حکومت و جامعه اسلامی در نهضت عاشورا
ابلاغ دین خدا، بیان و تفسیر احکام و معارف آن، اصلی ترین وظیفه انبیاء است که به هیچ عنوانی ساقط نمی شود و با توجه به اینکه تحقق فرمان های الهی و ایجاد زمینه رشد و تعالی انسان ها، و برقراری عدل و دفع ظلم و شرک از طریق تشکیل حکومت امکان پذیر است، حکومت خواهی از اهداف انبیاء و اوصیاء آنان به شمار می رود ولی مشروط به اقبال عمومی و پذیرش دعوت از جانب مردم می باشد. امام حسین (ع) نیز به عنوان یکی از اوصیای پیامبر (ص) در این مسیر حرکت کرد.
ایجاد امید به زندگی در جامعه، اقتصاد، فرهنگ و شناخت درست مبانی اعتقادی و دینی و تبیین آنان در جامعه همگی اینها زمانی اتفاق می افتد که جامعه دارای حکومت اسلامی باشد، که بوسیله امام معصوم هدایت و رهبری شود.
لزوم وجود حکومت، امروز و شاید همیشه - امری بدیهی می باشد و بعید است کسی منکر لزوم آن در جامعه بشری باشد. هر حکومتی نیز حاکم، رئیس یا سلطانی می خواهد تا قوای حکومتی را سامان دهد و به کمک آنها وظایف حکومت را به انجام رساند.
اصولا هر جمعی حتی اگر تعداد آنان دو یا سه نفر هم باشد، احتیاج به نظام، تشکیلات، سازماندهی، فرماندهی، رهبری و ریاست دارد؛ در غیر این صورت اختلاف نظر، مشاجره و نزاع آن جمع را متلاشی می کند. در روایات به همین اصل عقلایی اشاره شده و امر شده که هر جمعی حتی اگر تعدادشان کم باشد، فردی را برای رهبری و سازماندهی خود معین کنند. (١)
انبیاء و اوصیاء معصوم نیز از جانب خداوند برای امامت، هدایت و رهبری جوامع بشری ماموریت یافته و مردم نیز به اطاعت از آنان مامور شده اند:
«و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله» (٢) ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه به خواست خدا مطیع فرمان او باشند.
خداوند می خواهد همه پیامبران و اوصیای آنان در جامعه ای که در آن مبعوث شده اند، مطاع باشند و معنای مطاع جز رهبر، حاکم و سلطان بودن نیست؛ زیرا آنان تنها هدایت شدگانی هستند که صلاحیت رهبری بشر و رساندن او به سعادت دنیا و آخرت را دارند و غیر آنان هر که باشد، محتاج هدایتگر و دستگیر است.
ارزش حکومت از نگاه انبیاء و اوصیاء
انبیا و اوصیا انسان های برگزیده ای هستند که فقط سر در آستان دوست فرو آورده و طالب رضای اویند و جز رضای دوست مقصد و غایتی ندارند. آنان گوش به فرمان بوده و آنچه مولایشان امر کند، بدون چون و چرا می پذیرند و در راه انجام فرمان مولی هیچ مانعی نمی بینند و هیچ خوف و خطری آنان را از امتثال امر مولا باز نمی دارد و غیر خدا، هر چه باشد در نگاه آنان پست و حقیر است و آنچه را خداوند دوست بدارد دوست دارند و آنچه را خداوند نپسندد، نمی پسندند.
اینکه امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به عنوان سید و سرور اوصیا اعلام می کند که دنیا در نظر او مانند استخوان خوکی است در دست جذامی، نه شعار بلکه حقیقتی است که همه انبیا و اوصیا بدان فریاد می زنند. چنین انسانهای برگزیده ای نه طالب دنیا هستند و نه مظاهر دنیا و حکومت به عنوان یکی از مظاهر فریبنده دنیا برای آنان هیچ زیبایی و جذابیتی دارد ولی از آنجا که کومت بهترین وسیله برای تحقق بخشیدن به فرمان های خدا است و دعوت مردم به اطاعت خویش و پذیرفتن حکومت و رهبری آنان در صورت اقبالشان وظیفه ای است که خداوند معین کرده و با حکومت می توان به دفع ظلم و شرک پرداخت و زمینه رشد و تعالی انسانها و تحقق عدل و داد را فراهم نمود، از این رو حکومت به عنوان یک وسیله ارزشمند و مطلوب می گردد و حکومت خواهی از اهداف و غایات انبیاء و اوصیا می شود.(٣)
حضرت سیدالشهدا علیه السلام نیز با توجه به این امور و با توجه به انجام و اصلاح جامعه از طریق حاکمیت و با دعوت و پذیرش مردم جامعه به طرف کوفه جهت تشکیل حکومت حرکت نمود تا با تشکیل حکومت با پشتیبانی مردم اصلاح امور جامعه، دفع ظلم وستم و احیای حدود الهی و دستورات خداوند در جامعه اقدام نماید.
یکی از علت های قیام در جوامع بشری به منظور اصلاح نظام جامعه است که مردم جامعه به پشتوانه یک رهبر، انقلاب می کنند تا اصلاحات عمومی را در جامعه خود محقق سازند. این انقلاب ها اگر به پشتوانه رهبری الهی باشد یقیناً به اهداف انسانی و الهی که خداوند برای بشر بیان کرده است نزدیکتر می باشد. قیام سید الشهدا نمونه و الگوی است که با رهبری الهی و منصوب از طرف خدواند انجام گرفت و با اینکه به تشکیل حکومت متصل نگردید ولی باعث شد اصلاحات در جامعه به مرور صورت گیرد و با روشنگری، مردم بیدار شوند و ادامه دهنده راه نهضت سیدالشهدا علیه السلام باشند که نمونه هایی از آن را می توان به قیام مدینه، قیام توابین و قیام مختار بعد از واقعه عاشورا و در ادامه در طول تاریخ نمونه هایی دیگر از این قیام ها با الگو گیری از قیام سیدالشهداء علیه السلام را نام برد از دیگر قیام ها که در زمانه ما به وقوع پیوست قیام مردم ایران و تشکیل حکومت اسلامی می باشد که الگو گیری از قیام سیدالشهدا علیه السلام می باشد.
١).کنز العمال، ج 6، ص 177، حدیث 17550 «عن النبی (ص): اذا کان ثلاثة فی سفر فلیؤمروا احدهم »; هرگاه در سفری حداقل سه نفر بودند، یکی از خودشان را به عنوان امیر قرار دهند.
٢).نساء: 64
٣). احمد حیدری، امام حسین علیه السلام و تشکیل حکومت اسلامی، فصلنامه حکومت اسلامی، شماره 25.